آبادان یازده ۶۰
- حسن معجونی، حمیدرضا محمدی، شبنم گودرزی، علیرضا کمالی، نادر سلیمانی، ویدا جوان
- مهرداد خوشبخت
- اکشن، تاریخی، جنگی، خانوادگی
- ۲۶ شهریور ۱۳۹۹
خلاصهی فیلم
فیلم آبادان یازده ۶۰ فیلمی به کارگردانی مهرداد خوشبخت، نویسندگی مهرداد خوشبخت و حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی حسن کلامی محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم در بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین دورهی جشنواره فیلم فجر حضور داشت و برندهی سیمرغ بلورین جایزه ویژه قاسم سلیمانی جشنواره فیلم فجر گردید. آبادان یازده ۶۰ از ۲۰ شهریور ۱۳۹۹ در سینماهای ایران اکران شد اما با محدودیتهای پاندمی کرونا و تعطیلی سینماها، اکران فیلم آبادان یازده ۶۰ متوقف شد تا نهایتا در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۹ بهصورت آنلاین اکران شد.
فیلم آبادان یازده ۶۰ روایت مجاهدت گروهی از کارکنان رادیو نفت آبادان برای حفظ رادیو و مخابره اخبار به منظور مقاومت مردم در برابر دشمن بعثی است.
بازیگران
- علیرضا کمالی
- حسن معجونی
- نادر سلیمانی
- حمیدرضا محمدی
- ویدا جوان
- شبنم گودرزی
- یاسین مسعودی
- حسین پوریده
- افشین طایی
- رضا مسعودی
نقد فیلم آبادان یازده ۶۰
۱۱۶۰ فرکانس رادیو آبادان در سالهای دفاع مقدس بوده است که اهالی شهر با شنیدن صدای آن به مقاومت شهر دلگرم و با اطلاعیههای آن برای پیکار با دشمن تهییج میشدند. شهری را تصور کنید که رادیو تنها رسانهی آن است و در شرایط بحران تنها مبدا مردم برای دلگرم شدن از خبرها. هر چند، چنین جایگاهی در عصر تعدد رسانهها برای من و همنسلیهایم قابل تصور نیست اما باید اعتراف کرد که این موضوع از جذابیت فوقالعادهای برای ساخت یک فیلم برخوردار است.
فیلم آبادان یازده ۶۰ در طراحی صحنه و لباس توانسته تا حد قابل قبولی به فضای شهری سالهای ۱۳۵۹ (بهاعتبار تصاویر مستند) نزدیک شود. فیلمبرداری بیننده را در دل صحنهها قرار داده است و صدا توانسته با حداقل هزینه، فشار ناشی از موشک باران را القا نماید. هر چند تصویر میتوانست با پرهیز از نمایش متعدد تصاویر بسته، حس سینماییتری به فیلم ببخشد اما در کلیت با سایر اجزای فیلم همراه است و نمره قبولی میگیرد.
بر خلاف قدرت نسبی تصویر، بازیها چندان دلچسب نیست و کارگردان نتوانسته از قابلیتهای گروه بازیگری برای ارائهی صحیح شخصیتها بهره گیرد. همچنین تم موسیقی در موارد متعددی از تناسب کافی با حس صحنه برخوردار نیست و بدیهی است که نمیتواند شان روایتگری داشته باشد.
بسامد بالای تصاویر مستند که گاه و بیگاه در میان تصاویر فیلم قد علم کردهاند، کارکردی غیر از کمک به فضاسازی در بستر مکانی فیلم ندارند. این تصاویر که بر اساس نیاز روایی در فیلم گنجانده نشدهاند، بیننده را از فیلم خارج میکنند و شاید بههمین دلیل در سکانس پایانی هم قابلیت تاثیرگذاری ندارند. البته در سکانسی که فرزندِ «اسی» از میان حفرههای ایجاد شده در دیوار، درون پالایشگاه آبادان را نظاره میکند و تصویر بلافاصله به تصاویر مستند کات میخورد، از نشانههای قریحهی خوش کارگردان در استفاده از مستندات آرشیوی است.
با وجود زحمات زیاد عوامل برای ساخت اثر، باید گفت از دل فیلم آبادان یازده ۶۰ بهسختی کلیتی به نام فیلم بیرون آمده است. بارزترین عامل در بروز چنین عارضهای، سرگشتگی روایت اصلی میان ماجرای رادیو آبادان و ماجرای کوی ذوالفقاری از یک سو و شخصیتهای پرداختنشده از سوی دیگر است.
فیلمنامه در نیمه نخست تاکید بیشتری بر ماجرای اهمیت حفظ رادیو آبادان دارد و تمام رویدادها را حول این محور ارائه میکند اما بهیکباره این تاکید به ماجرای کوی ذوالقاری و مقاومت مردم تغییر مییابد و کپشن پایانی این تغییر رویکرد را تصدیق میکند. هرچند میتوان این تغییر را بهنوعی زمینهچینی ابتدایی در جایگاه رادیو آبادان برای نتیجهگیری و تهییج مردم در کوی ذوالفقاری قلمداد کرد اما این «تاویل» فاقد نشانههای سینمایی و صرفا برگرفته از دانستههای بیرونی مخاطب است.
اما در مورد شخصیتهای فیلم آبادان یازده ۶۰ باید گفت بهمن، موسیو، مریم ، اسی و سایر شخصیتهای فیلم دارای خصیصهی ویژهای نیستند که بیننده بتواند خود را در کنار آنها احساس کند و انگیزهای داشته باشد تا سرنوشت آنها را دنبال کند. فیلم تنها شخصیتها را به بیننده معرفی میکند و از آن نقطه به بعد، دادهی دیگری دربارهی آنها ارائه نمیکند و بههمین دلیل امکان همراهی با آنها تا پایان فیلم وجود ندارد. به نظر میرسد عوامل اصلی فیلم قصد دارند با ارائهی شمایلی مانند تسبیح، ریش، لباس سپاه که تا حدودی بیننده طی این سالها نسبت به آنها شرطی شده است، بخشهایی از این ضعف را جبران نمایند.
با وجود برخی اشتباهات محاسباتی (شما بخوانید غیر عمد، شاید) مانند پاسدارستیزی، تعدد شخصیتهای بیربط مانند شهید رهبر و حسامالدین سراج و موارد مشابه، فیلم آبادان یازده ۶۰ در موضوع، فیلم شریفی است. رد پای تحریف یا بزرگنمایی در آن پررنگ نیست و میتوان از کنار اشتباهات آن با اغماض عبور کرد.
هر چند ساخت فیلمهایی مانند فیلم آبادان یازده ۶۰ که از جذابیت موضوعی ذاتی برخوردارند اما بازآفرینی مصور این رویدادها برای حفظ گنجینههای تاریخی، مستلزم تخصیص منابع قابل توجهی است که از توان تهیهکنندگان خصوصی خارج است. این هزینههای گزاف پرداخت مجدد به موضوعات اینچنینی را عملا غیرممکن میکند و بنابراین به حکم عقل میبایست آثاری از این دست با بالاترین کیفیت تولید و ارائه شوند اما تجربه چند ساله نشان داده است با وجود هزینههای قابل توجه، خروجیهای تولید شده نه از کیفیت فنی بالایی برخوردارند و نه بر مبنای ارزشهای مورد انتظار شکل گرفتهاند. درنتیجه میبایست بخشی از این فرآیند تخصیص بودجه به تهیهکنندگان حکومتی اصلاح گردد تا از هدر رفت منابع بیش از این جلوگیری شود.
منبع: محمد حسین قلیپور؛ فیلموویز